آیا ترجمه کتاب لاتین متعلق به دیگری و نشر آن ترجمه قابل پیگیری قانونی است؟
ترجمهی کتاب لاتین متعلق به دیگری و نشر آن ترجمه، در صورتی قابل پیگیری قانونی است که صاحب اثر شکایت کند.
تاریخ رای نهایی: 1391/12/19 شماره رای نهایی: 9109970223801711
رای بدوی
طی شکایت شاکی خصوصی، شعبه چهارم بازپرسی مبادرت به صدور قرار منع تغقیب نموده است؛ قرار مزبور مورد اعتراض شاکی قرار گرفته و بر این مبنا شعبه 1057 دادگاه کارکنان دولت مبادرت به صدور رأی به شرح ذیل نموده است:
در خصوص اعتراض آقای م. مشاور حقوقی س. و مدیر کل دفتر حقوقی به قرار منع تعقیب شماره 900078-16/7/90 اصداری از شعبه چهارم بازپرسی دادسرای کارکنان دولت (فرهنگ و رسانه) درباره آقایان 1- ع. دایر به ترجمه غیر قانونی اثر علمی دو کتاب انگلیسی برای دانشجویان رشتههای هنرهای تجسمی، متعلق به شاکی بدون اذن وی 2- م. فرزند ع.، مدیر انتشارات ج.، دایر به نشر و پخش ترجمه غیر قانونی اثر علمی اشاره شده، دادگاه با عنایت به جمیع اوراق و محتویات پرونده، شکایت اولیه شاکی، اظهارات مشتکیعنه که اقرار به عمل خود نموده، صورتجلسه کشف کتابهای مارالذکر (از انتشارات ج.) و با لحاظ بند 5 ماده 3 قانون حمایت از حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان بدین توضیح که مطابق بند فوق ترجمه اثر جزء حقوق مادی متعلق به پدیدآورنده اثر میباشد، یعنی ترجمه کتاب انگلیسی برای دانشجویان رشته های هنرهای تجسمی که متعلق به شاکی (س.) بوده، نمیتوان بدون اجازه صاحب اثر، انجام و نشر نمود که در مانحنفیه بنا به اذعان آقای م. (احدی از مشتکیعنهما) ترجمه بدون اجازه س. صورت گرفته است، علیهذا نظر به حمایت قانونگذار از حقوق مادی پدیدآورنده اثر و بیان ضمانت اجرا و مجازات آن در ماده 24 قانون مارالذکر عمل ارتکابی مشتکیعنهما، به شرط تحقق عنصر روانی، جرم تلقی میگردد حال دادگاه با لحاظ مطالب مارالذکر اعتراض معترض را موجه دانسته و ضمن پذیرش اعتراض قرار معترضٌعنه را در راستای بند ن ماده 3 اصلاحی قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب مصوب 1381 نقض و جهت صدور قرار مقتضی (جلب به دادرسی) به دادسرا اعاده مینماید. رأی دادگاه قطعی است.
رئیس شعبه 1057 دادگاه عمومی تهران ویژه کارکنان دولت ـ حیدری
با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست، موضوع به شعبه 1083 دادگاه کارکنان دولت ارجاع شده و این شعبه مبادرت به رسیدگی و صدور رأی به شرح ذیل نموده است:
در خصوص اتهام آقایان 1-م. فرزند ع.، 52 ساله فاقد سابقهی محکومیت کیفری دایر بر نشر و پخش ترجمه غیر قانونی اثر علمی (کتاب انگلیسی برای دانشجویان رشته هنرهای تجسمی) و 2- ع.ر. فرزند ب.، 35 ساله، شغل مدرس دانشگاه علمی و کاربردی فاقد سابقهی محکومیت کیفری دایر بر اقتباس و کپی کامل کتاب «راهنمای کامل انگلیسی برای دانشجویان» متعلق به انتشارات س. از طریق ترجمه متن بدون اجازه صاحب اثر موضوع شکایت مشاور حقوقی س. و مدیرکل دفتر حقوقی س. با عنایت به اوراق و محتویات پرونده و مفاد شکایت شاکی به شرح شکوائیه تقدیمی و لایحهی اعتراضیه (در مقام اعتراض به قرار منع تعقیب صادره به شرح ص…) و دفاعیات متهمین ملاحظه میگردد که 1- اثر متعلق به شاکی عبارت است از «انگلیسی برای دانشجویان رشته هنرهای تجسمی» که کلیات نگارش آن به زبان انگلیسی و فاقد ترجمه است 2- اثر موضوع شکایت عبارت است از «راهنمای کامل انگلیسی برای دانشجویان رشته هنرهای تجسمی» که در ابتدای آن به ترجمه از اثر متعلق به شاکی صحه گذاسته شده است 3- بنا بر مراتب فوق، اثر مورد حمایت قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان که در این پرونده موضوع شکایت قرار گرفته همان کتاب «انگلیسی برای دانشجویان رشته هنرهای تجسمی» خواهد بود 4- اشاره به حمایت این قانون از ترجمه به شرح نص صریح در بند 5 ماده 5 همین قانون ارتباط موضوعی با مانحنفیه ندارد زیرا خود ترجمه فی نفسه بهعنوان یک اثر دارای حمایت است و ترجمهای که توسط شخص دیگری انجام شده واجد این اعتبار نیست 5- اصل قانونی بودن جرم و مجازات این اجازه را نمیدهد که خارج از نص قوانین جرم انگاری شود، به همین دلیل حتی بر فرض جرمانگاری در قانون مطبوعات باز نمیتوان آن را قیاس و ملاک عمل دانست 6- در ماده 23 از قانون مذکور از اثر مورد حمایت نام برده شده است و در مانحنفیه اثر مورد حمایت، همان کتاب منتشره از س .میباشد که به زبان انگلیسی انتشار یافته است و ترجمهی این اثر فاقد حمایت این چنینی است و در صورتی که ترجمه نیز توسط این س. صورت گرفته بود میتوانست مؤثر در مقام باشد 7- ماده 24 از همان قانون هر کس را که بدون اجازه ترجمهی دیگری را به نام خود یا دیگری چاپ و پخش و نشر کند، مجرم دانسته و این با موضوع پروندهی حاضر متفاوت است زیرا مشتکیعنهما درباره ی ترجمهی متعلق به شاکی اقدام ننموده اند بلکه بدون اجازه ایشان اثر وی را ترجمه و نشر داده که البته قطع نظر از اینکه این رفتار مادی جرم انگاری نشده، لکن به نظر می رسد این گونه اقدام و بدون اذن از صاحب اثر امر صحیحی نباشد و به هر حال با فقدان عنصر قانونی مواجه هستیم و این به معنای انتفای حقوق مادی و معنوی مندرج در ماده 3 قانون مذکور نخواهد بود که آن نیز مستلزم رعایت تشریفات دادرسی دیگری است، لهذا با توجه به مراتب موصوف و جمیع جهات قانونی از نظر این دادگاه قابلیت تعقیب و مجازات قانونی مشتکیعنهما فراهم نبوده و با لحاظ اصل برائت و استناد به بند الف از ماده 177 قانون آیین دادرسی کیفری به جهت عدم احراز وقوع بزه (فقدان عنصر قانونی) رأی بر برائت متهمین صادر و اعلام میگردد و اما دربارهی دادخواست مطالبه خسارت و ضرر و زیان تقدیمی، با عنایت به ضرورت تحقیقات بیشتر و مستفاد از ماده 12 قانون آیین دادرسی کیفری مفتوح اعلام میگردد. رأی صادره ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران میباشد.
رئیس شعبه 1083 دادگاه عمومی جزایی تهران ویژه کارکنان دولت ـ صدیقی
رای دادگاه تجدید نظر
در خصوص تجدیدنظرخواهی س. با نمایندگی حقوقی خانم ش. نسبت به دادنامه شماره 9109970230600264 مورخ 30/7/91 صادره از شعبه 1083 دادگاه عمومی تهران که به موجب آن رأی بر برائت آقایان 1-م. فرزند ع. دایر به نشر و پخش ترجمه غیر قانونی اثرعلمی(کتاب انگلیسی برای دانشجویان رشته های هنر تجسمی) 2-ع. فرزند ب. دایر به اقتباس و کپی کامل کتاب (راهنمایی کامل انگلیسی برای دانشجویان) متعلق به انتشارات س. از طریق ترجمه متن بدون اجازه صاحب اثر، اصدار یافته است با نگرش در مجموعه اوراق و محتویات پرونده نظر به اینکه اثر متعلق به س. تجدیدنظرخواه کتاب انگلیسی برای دانشجویان رشته هنرهای تجسمی به زبان لاتین بدون ترجمه است و در ما نحن فیه اثر مذکور توسط دیگری ترجمه انتشار یافته، نه خود صاحب اثر، بدیهی است چنانچه ترجمه اثر مورد شکایت توسط صاحب اثر صورت می گرفت چاپ و نشر و پخش بدون مجوز آن توسط دیگری و واجد وصف جزایی و قابلیت تعقیب کیفری می بود بنا به مراتب و با اوصاف و کیفیات مرقوم، قطع نظر از اینکه ترجمه اثر مورد شکایت توسط صاحب اثر صورت نگرفته تا مورد حمایت قانونی باشد اساساً نظر به اینکه از ناحیه تجدیدنظرخواه ایراد و اعتراض موجه و مدللی که موجبات نقض و گسیختن رأی صادره را فراهم آورد به عمل نیامده و بر مبانی استدلال استنباط دادگاه نخستین در احراز و تشخیص برائت و بیگناهی تجدیدنظرخوانده و صدور حکم بر همین مبنا خدشه و خللی مترتب نیست لذا دادگاه ضمن رد تجدیدنظرخواهی عنوان شده دادنامه معترضٌعنه را با استناد به بند الف ماده 257 قانون آیین دادرسی کیفری تأیید و استوار مینماید رأی صادره قطعی است.
رئیس شعبه 38 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
دادگرنیا ـ ظاهری